در قسمتی از این کتاب می خوانیم: راس ساعت ۹ صبح یکی از واپسین روزهای نوامبر، ترن ورشو با آخرین سرعت به ایستگاه پترزبورگ رسید. برف ها در حال ذوب شدن بودند و مه و رطوبت به اندازه ای بود که به سختی می شد تا ده قدمی چپ و راست ریل را از داخل کوپه تشخیص داد…رنس میشکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی طولانی در سوئیس برای معالجه بیماری، به میهن خود باز میگردد. بیماری او رسما افسردگی عصبی است ولی در واقع دچار نوعی جنون شده است که نمودار آن بیارادگی مطلق است.